آزادوار شهری به قدمت تاریخ

ابن‌سینا علل ترس‌ از مرگ‌ را یكی‌ از امور ذیل‌ می داند:

1ـ با مرگ‌، حقیقت‌ و زندگی‌ (ظاهری‌ دنیوی‌) آدمی‌ برچیده‌ می‌شود. 2ـ ندانستن زمان مرگ 3ـ مبهم و ناشناخته بودن مرگ 4ـ تجربه ‌مرگ‌ انفرادی‌ و فردی‌ است‌ نه‌ جمعی ‌ 5ـ مرگ‌ موجب‌ جدایی‌ انسان ‌از متعلقات‌ و دوستان‌ و خویشاوندان‌ می‌شود. 6ـ مرگ موجب از بین رفتن آرزوهای انسان است.

علل هراس از مرگ از منظر امام خمینی(ره)

در یك‌ منظر كلی‌ می‌توان ‌انسان‌ها را از این‌ جهت‌ به‌ تعبیر حضرت‌ امام‌ (رضوان‌الله‌ تعالی‌ علیه‌) به‌ سه‌ گروه‌: ناقصان‌، متوسطان‌ و كاملان‌ تقسیم‌ كرد. اما دلیل‌ وحشت‌ از مرگ‌ در انسان‌های‌ ناقص‌ این‌ نكته است‌ كه‌ انسان‌ به ‌حكم‌ فطرت‌ خود حب‌ به‌ بقا و جاودانگی‌ داشته‌ و از فنا متنفر می‌باشد، از این‌رو به‌ عالم‌ حیات‌ عشق‌ ورزیده‌ و از عالم‌ نیستی‌‌، تنفر دارد. بنابراین‌ چنین‌ افرادی‌ به‌ دلیل‌ آنكه‌ ایمان‌ به‌ عالم‌ آخرت‌ نداشته‌ به‌ این‌ دنیا علاقمند و به‌ حسب‌ آن‌ فطرت‌؛ از مرگ‌ هراسان‌ و گریزانند. از این‌رو كافران‌ كه‌ ایمان‌ به‌ حیات‌ و عالم‌ آخرت‌ ندارند از مرگ ‌وحشت‌ دارند.

از امام جواد(ع )، سۆ ال شد چرا مردم مرگ را دوست ندارند؟ حضرت فرمود:زیرا به حقیقت مرگ جاهل اند، اگر بدانند مرگ چیست و از دوستان خدا باشند مرگ را دوست خواهند داشت

عامل‌ ترس‌ از مرگ‌ در انسان‌های‌ متوسط‌ اینست كه‌ ایمانشان‌ به‌ عالم‌ آخرت‌ و قیامت‌كامل ‌نیست‌. به ‌دلیل ‌غفلت‌ از آخرت‌ و توجه‌ به‌ امور دنیوی‌ از مرگ‌ هراس دارند. امام‌ صادق‌(علیه‌السلام‌) می‌فرمایند: «(روزی‌) مردی‌ به ‌سوی‌ ابوذر آمده‌ و پرسید: چرا ما از مرگ ‌كراهت‌ داریم‌؟ (ابوذر در پاسخ‌) فرمود: به‌ دلیل‌ آنكه‌ شما دنیا را تعمیر (آباد) كردید و آخرت‌ را خراب‌، پس‌ كراهت‌(و ترس‌) دارید كه‌ از آبادانی‌ به‌ سوی‌ خرابی‌ انتقال‌ یابید»(1) ریشه‌ این‌ غفلت‌ یا تبعیت از خواسته‌های‌ نفسانی‌ و مخالفت‌ با حضرت‌ حق‌ است‌، یا آرزوهای‌ دراز.

اما گروه‌ سوم‌ كه‌ انسان‌های‌ كامل‌ و مۆمنان هستند از مرگ ‌كراهت‌ ندارند ولی‌ از آن‌ وحشت‌ و خوف‌ دارند، اما ترس‌ آنها یك‌ ترس ‌مثبت‌ است‌، چرا كه‌ خوف‌ آنها از عظمت‌ خداوند متعال‌ بوده‌، نه ‌مثل‌ وحشت‌ وابستگان‌ به‌ دنیای‌ مادی‌ و تعلقات‌ آن‌. دل‌ عاشقان‌ خداوند متعال‌ در هنگام‌ ملاقات‌ با حضرت ‌حق‌ می تپد و وحشتناك‌ می‌شود ولی‌ این‌ خوف‌ غیر از ترس‌های‌ معمولی‌ است‌. ترس این ‌انسان‌ها از طول‌ سفر، توشه‌ كم‌ و بزرگی‌ و عظمت‌ مقصداست‌. اینان‌ مرگ‌ را چون‌ زندگی‌ امتحان‌ بزرگ‌ الهی‌ می‌دانند و می‌ترسند كه‌ از این‌ آزمون‌ سربلند بیرون‌ نیایند.

علل هراس از مرگ در روایات

گاهی معصومین در سخنانشان به برخی از موجبات ترس از مرگ اشاره کرده اند که عبارت اند از:

1 ـ جهل

از امام جواد(علیه السلام)، سۆال شد چرا مردم مرگ را دوست ندارند؟ حضرت فرمود :زیرا به حقیقت مرگ جاهل اند، اگر بدانند مرگ چیست و از دوستان خدا باشند مرگ را دوست خواهند داشت . سپس حضرت رو به سۆال كننده كرد و فرمود: چرا كودك از خوردن دارو امتناع مى كند با ایـن كـه دارو درد او را كـاهش مى دهد و او را از بیمارى مى رهاند؟ آن شخص جواب داد: زیرا كودك فـایـده خوردن دارو را نمى داند. امام فرمود: به خدا سوگند! مرگ براى كسى كه آمادگى دارد از آن داروى شفا دهنده مفیدتر است ...

2 ـ دلبستگى به دنیا

عـلت دیـگـر تـرس و نـفـرت از مـرگ ، عـلاقـه و دلبـسـتـگـى بـه دنـیـا و مـواهـب آن از مال ،قدرت ، ریاست و... است . مولایمان امیرالمۆمنین على(علیه السلام) مى فرماید: مَنْ كانَتِ الدُّنْیا هِمَّتَهُ اِشْتَدَّ حَسْرَتُهُ عِنْدَ فِراقِها(2)

هر كس دنیا نهایت همتش شود هنگام جدایى از آن سخت حسرت مى خورد.

3 ـ اعمال ناشایست

مجرمان همواره نگران مجازات و جریمه هستند؛ به همین جهت گناهكاران نـیز از مرگ مى ترسند ولى مۆمنان محاسبه گر و مراقب، هراسى از مرگ ندارند. قرآن كریم درباره یهودیان دنیادوست مى فرماید: وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِالظَّالِمینَ(3) به خاطر گناهان زیادى كه مرتكب شده اند هرگز آرزوى مردن را ندارند.

امیرالمۆمنین على (ع ) مى فرماید:مَنْ كانَتِ الدُّنْیا هِمَّتَهُ اِشْتَدَّ حَسْرَتُهُ عِنْدَ فِراقِها هر كس دنیا نهایت همتش شود هنگام جدایى از آن سخت حسرت مى خورد

شخصى از امام حسن (علیه السلام)، پرسید چرا از مرگ مى ترسیم ؟ امام (علیه السلام) فرمود: اِنَّكـُمْ اَخـْرَبـْتـُمْ آخـِرَتـَكـُمْ وَ عـَمَّرْتـُمْ دُنـْیـاكـُمْ فـَاَنـْتـُمْ تـَكـْرَهـُونَ النَّقـْلَةَ مـِنَ الْعـُمـْرانِ اِلَى الْخَرابِ(4)

شـمـا آخـرت خـویـش را خـراب و دنـیـایـتـان را آبـاد كـرده ایـد، بـه هـمـیـن دلیل خوش ندارید از جاى آباد به منزل ویران نقل مكان كنید.

بـى ایـمـانـى بـه خـدا و قـیـامـت، مـرگ را بـه مـعـنـاى نـابـودى پـنـداشـتـن، از عـوامـل اسـاسـى تـرس از مـرگ اسـت .

4- فراهم نساختن ره توشه آخرت

ایـن هـمـان اسـت كه حضرت على (علیه السلام) در یكى از سخنان حكمت آمیزش از آن، آه و ناله سر مى دهد و هشدار داده ، مى فرماید: (آه مِنْ قِلَّةِ الزّادِ وَ طُولِ الطَّریقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظیمِ الْمُورِدِ)(5)

آه از كـمـى تـوشـه [ى راه آخرت ] و طولانى بودن راه و دور بودن سفر و بزرگ بودن مقصد و محلّ ورود.

روایات دیگری نیز در این باب وارد شده است که ائمه علت هراس از مرگ را ویرانی آخرت در مقابل ساختن دنیا دانسته اند.

نتیجه:

 

 

مشخص‌ شد كه‌ هر ترس ‌و وحشتی‌ از مرگ بد و منفی‌ و هر خوفی‌ از آن‌ هم‌ خوب‌ و مثبت ‌نیست‌. اگر ترس‌ از مرگ‌ براثر غفلت‌ و جهل و وابستگی‌ به ‌دنیای‌ مادی‌ باشد وحشتی‌ منفی‌ و نابخردانه‌ است‌ اما اگر وحشت‌ از مرگ‌ بر اساس‌ خوف‌ از عظمت‌ حق‌ تعالی‌ و ترس‌ از چگونگی‌ رویارویی‌ با خدا باشد، ترسی‌ مثبت‌ و سودمند است‌.

 

1- تحفة الأولیاء (ترجمه أصول كافى) ، ج‏4، 275

 

 

 

2- من لا یحضره الفقیه، ج‏4 ،ص 382

3- الجمعة،آیه 7

4- معانی الأخبار ، النص ،ص 390

5- نهج البلاغة (للصبحی صالح) ،ص 481

منبع:

1-مبدا ومعاد،مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه/

2- معاد شناسی،ج1،محمدحسین حسینی طهرانی/

3- عروج‌ روح‌،محمدشجاعی/

4- معاد عرفانی،اداره آموزش هاى عقیدتى ـ سیاسى ستادنمایندگى ولىّ فقیه در سپاه

 


نویسنده: ׀ تاریخ: چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:علل, هراس, از, مرگ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

تمامی حقوق برای سایت روستای آزادوار محفوظ است. انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است